تک پارتی جهت سر نرفتن حوصله...

آخ.. قلاده رو یادم شد..😀🥲
لباس رو می‌دونم ریدم چون اصن حواسم نبود یهو دیدم ریدم...
خب چون فقط خودم و خدا می‌دونم چی نوشتم براتون توضیح میدم::
توی یک کافه با تم قدیمی «یجورایی بار»
همه دارن از یک خواننده جدید صحبت می‌کنند و میگن استعداد داره .
جکس هم قاطی اونا بود و حرف هاشون رو می‌شنید
بعد دید خواننده هایدی‌‌‍ه و توی بغل یک NPC چوبی داره میخونه
بعد به خاطر هُول شدن نوشیدنی پرید تو گلوش و دیالوگ
«مگه اونا نامحرم نیستن؟» رو میگه
بعد مث مارکوس فوش میده و شاکی از اینکه
هایدی تو بغل ان پی سی هاست ولی حتی به جکس اجازه نمی‌ده حتی بهش دست بزنه
.
.
.
خب ، دوستان به خاطر یه سری کامنت هاتون خیلی ناراحت شده بودم ،
اگه میشه الان انرژی بدید
چجوری ؟
سوال بپرسید یا نظر خودتونو بگین
دیدگاه ها (۲۴)

هایدی قاطی باقالیا😀

دایسو + هایدی

طبیعیه هوس کنم از هایدی رمان بنویسم؟

طرفدار اجازه ندادن آگهی آپلود بشه...

همه اطلاعات اضافه راجع به هایدی:) پارت اول:/

غرور اسلیترینی (فصل ۲) P5

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط